یکی از کارمندان شهرداری ارومیه می گفت:تازه ازدواج کرده بودم و با مدرک دیپلم دنبال کار می گشتم.
یکی از کارمندان شهرداری ارومیه می گفت:تازه ازدواج کرده بودم و با مدرک دیپلم دنبال کار می گشتم.
همسر شهید مدافع حرم اسحاقیان: مهدی عاشقانه دنبال شهادت بود/جاب مهمترین موضوع صحبت مراسم خواستگاری مان بود.
داریوش نریمیسا لحظات زیادی از عمرش را در مساجد و هیئتها گذرانده بود و روضهخوانی اهل بیت(ع) میکرد.
مدت زمانی که در پست معاونت سیاسی استانداری مشغول خدمت بود، افتادگی و سادگی خود را حفظ کرد، همواره حامی واقعی و دلسوخته محرومین و مستضعفین بود و هرگز از مقام و موقعیتش به نفع خود استفاده نمیکرد.
اول دبیرستان بودم که در جمع خانوادگی فامیل نشسته بودیم. همه بودند اما ما 2 نفر کمی به هم نزدیکتر نشستیم. وسط شلوغی بقیه، آرام به من گفت: «دخترخاله، زن من میشوی؟»
همسر شهید سیدمحمود موسوی: سفارش همیشگی ایشان به بنده، تبعیت از ولایت بود. حتی
او در وصیتنامهاش نیز به دخترش که خردسالی بیش نیست، سفارش کرده که اگر میخواهی از
فتنه آخرالزمان در امان باشی، تابع ولایت باش.
خانوادهی جانباز شهید حاج رجب محمدزاده، (یکشنبه) با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند.




شب خواب محمدرضا را دیدم گفتم: مادر جان به چه میخندیدی؟ گفت: خندهام دلیل داشت خداوند هر آنچه در دنیا و آخرت بالاتر است را به من نشان داد. متوجه حرفش نشدم؛ گفتم: یعنی خانه و ماشین و باغ و... گفت نه مادر جان خیلی بالاتر از اینها.
وقت باطلی در زندگیاش وجود نداشت و به پدر و مادر بسیار احترام میگذاشت و دست پدر و
مادر را میبوسید و از دعای خیر پدر و مادر به مقام شهادت رسید.