پایگاه فرهنگی مذهبی شهدای رضوان

زندگی نامه شهدای منطقه نوق رفسنجان

پایگاه فرهنگی مذهبی شهدای رضوان

زندگی نامه شهدای منطقه نوق رفسنجان

مشخصات بلاگ
پایگاه فرهنگی مذهبی شهدای رضوان

(((نثار ترفیع مقام عالی حضرت صادق الائمه صلوات )))

پایگاه فرهنگی مذهبی شهدای رضوان

زندگی نامه شهدای منطقه نوق رفسنجان

شهدای دهستان رضوان

شهدای بخش فردوس

شهدای بخش نوق

آخرین نظرات

در بخشی از وصیتنامه شهید ذوالفقاری آمده است: در این جهاد شرکت کنید چون دیدم که مدافع هست 

لکن کم است باید زیاد شود و مطمئنم که ظالمین کم هستند و فقط با یک هجوم با اسم حضرت زهرا(س) می‌شود کار این مفسدها را تمام کرد.

  • خادم الشهداء

انالله واناالیه راجعون‬‎

حاجیه خانم صغری خواجه علی مادر شهید مهدی ملایی  ازشهدای دهستان رضوان

 پس از تحمل سالها بیماری آسمانی شد و به فرزند شهیدش پیوست 

پیکر این مادر شهیدامروز پنجشنبه 7بهمن 95از رفسنجان به سمت دهستان رضوان  تشیع ودر کنارفرزندشهیدش در گلزارشهدای 

اسماعیل اباد آرام میگیرد...
شهید مهدی ملایی درسال 1351دراسماعیل ابادنوق متولد و درسن 21سالگی مورخ 1372/5/21 درحین انجام ماموریت 
در پست نگهبانی در منطقه باغین کرمان به درجه رفیع شهادت نائل آمد...
  • خادم الشهداء

شاید همه ی ما داستان صبر حضرت ایوب (ع) را شنیده باشیم،حضرت ایوب گوسفندان بسیاری داشتند 

که شیطان به اذن خدا تمام دارایی اش را گرفت اما پیامبر هنوز شاکر بود.

  • خادم الشهداء

جسد شهید محمد رضا شفیعی پس از شهادت آنچنان تازه و معطر می‌ماند که صدام به سربازان خود دستور می‌دهد که جنازه این شهید را در برابر آفتاب قرار دهند تا بپوسد و وقتی این کار نیز به سرانجام نرسید.

  • خادم الشهداء

  • خادم الشهداء

از بچه های تعاون درخواست کردم اندکی درنگ کنند؛ تا چفیه ام را دور شکمش بپیچم. وقتی داشتم چفیه ام را از دور شکمش می پیچیدم، متوجه شدم زیر لب جمله ای را مرتباًً تکرار می کند.

  • خادم الشهداء

از همان ابتدا این یک انتخاب معمولی نبود، باید همیشه جانش را بر کف دستش می‌گرفت و به مأموریت اعزام می‌شد اما اینها همه برای بهنام عشق و اعتقاد بود.

  • خادم الشهداء

امام رضا(ع) به آیت‌آلله بهجت فرمود «مگر امکان دارد که شخصی به ما پناه بیاورد و ما او را پناه ندهیم.»

  • خادم الشهداء

یکی از خادمان شهدا روایت می‌کند: مادر شهید وارد سالن معراج شهدا شد، به پیکرهایی که جز تکه‌ای استخوان از آنها باقی نمانده بود، نگاهی کرد و در برابر 

چشمان حیرت‌زده ما مستقیم به طرف پیکر فرزند شهیدش رفت و گفت «من یقین دارم که این پسرم است؛ من مادرم و بوی بچه‌ام را احساس می‌کنم».

  • خادم الشهداء

بسم الله الرحمن الرحیم

« کرامت های شهدا »

* شهید محمد رضا شفیعی در کربلای چهار مجروح شد و به اسارت رژیم بعثی در آمد. 

  • خادم الشهداء