پایگاه فرهنگی مذهبی شهدای رضوان

زندگی نامه شهدای منطقه نوق رفسنجان

پایگاه فرهنگی مذهبی شهدای رضوان

زندگی نامه شهدای منطقه نوق رفسنجان

مشخصات بلاگ
پایگاه فرهنگی مذهبی شهدای رضوان

(((نثار ترفیع مقام عالی حضرت صادق الائمه صلوات )))

پایگاه فرهنگی مذهبی شهدای رضوان

زندگی نامه شهدای منطقه نوق رفسنجان

شهدای دهستان رضوان

شهدای بخش فردوس

شهدای بخش نوق

آخرین نظرات

۸۰ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

جشن عروسی علی دومی نداشت. من فقط می‌دیدم که مردم دارند می‌آیند. اگر بگویم هزار نفر 


مهمان داشتیم، پر بی‌راه نگفتم.

  • خادم الشهداء

حاج احمد که رفت مکه برای خداحافظی نرفتم. از مکه که برگشت مرا در آغوش کشید و گفت برای همه هفت بار طواف کردم برای تو 9 بار!

  • خادم الشهداء

شهید عزت‌الله رضاعلی سال 1343 متولد شد و سال 65 زمانی که 19 سال بیشتر نداشت به صدای «هل من ناصر ینصرنی» امام خویش پاسخ داد و راهی جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شد ...

  • خادم الشهداء

هفت هشت تا از بچه‌های گردان سوار وانت شده بودند که برن جلو، ناگهان یه خمپاره اومد وسط‌شون و همه‌شون رو تیکه و پاره کرد.

  • خادم الشهداء

همین که نمازم را شکستم و خواستم بروم بالای جاده و ببینم چه خبر است، دوباره همان رزمنده فریاد زد: نارنجک بندازید؛ دشمن روی جاده آمده.

  • خادم الشهداء

شهیدی که در فضای مجازی با صفت‌های متعددی شناخته و تصاویر خاصی از او منتشر شده یک جا خواندم که «مجید سوزوکی» صدایش می‌کنند و سایت دیگری از او به عنوان «مجید بربری» نام برده بود.

  • خادم الشهداء

 گام های سختی را گذرانده اید. درسته ؟

      حال به مدد دوست شهید میتونید توسل به ائمه اطهار (سلام الله علیهم) را بصورتی جدید و شیرین تر پی بگیرید...

             و در نهایـــــت به خود خـــــــدا برسید... ( نسئل الله منازل الشهــــــداء)

مطمئنا با شیرینی ای که چشیده اید از این مسیر خارج نخواهید شد... اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا...

  • خادم الشهداء
نام :عباس 
نام خانوادگی :اکبری
نام پدر:حاج حسین
متولد44/4/8 حسن ابادنوق رفسنجان
حوزه اعزام کننده:لشکر41ثارالله
تاریخ اعزام 1362
تاریخ .محل شهادت:64/6/18 اشنوئیه
ارامگاه:امامزاده سیدجلاالدین



  • خادم الشهداء

حمیدرضا از سال 1365 در دانشگاه علوم پزشکی ایران مشغول تحصیل در رشته علوم آزمایشگاهی شد. دانشجویی با سواد و درسخوان که به لحاظ ابعاد شخصیتی قدرت جذب‌کنندگی زیادی داشت

  • خادم الشهداء

می‌خواستم با خانواده در تماس باشم که موفق نشدم. در گوشه‌ای راننده ماشینی صدا می‌زد «سنندج». من هم سوار شدم... .

  • خادم الشهداء