پایگاه فرهنگی مذهبی شهدای رضوان

زندگی نامه شهدای منطقه نوق رفسنجان

پایگاه فرهنگی مذهبی شهدای رضوان

زندگی نامه شهدای منطقه نوق رفسنجان

مشخصات بلاگ
پایگاه فرهنگی مذهبی شهدای رضوان

(((نثار ترفیع مقام عالی حضرت صادق الائمه صلوات )))

پایگاه فرهنگی مذهبی شهدای رضوان

زندگی نامه شهدای منطقه نوق رفسنجان

شهدای دهستان رضوان

شهدای بخش فردوس

شهدای بخش نوق

آخرین نظرات

۲۲ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است

نویسنده:خدامراد سلیمیان
منبع: درسنامه مهدویت۲-ص۱۴۸ تا۱۵۱
۳. دوران غیبت کبرا

  • خادم الشهداء

در بحار الانوار باب الخوف الرجاء مرحوم علامه مجلسی رضوان اللّه تعالی علیه دارد: در بنی اسرائیل مردی بود که کفن دزدی می کرد، همسایه ای داشت که او را میشناخت یک روز مریض شد و ترسید بمیرد و کفن او را بدزدد برای همین خاطر کفن دزد را طلبید و باو گفت: من چطور همسایه ای برای تو بودم؟ کفن دزد گفت: خوب همسایه ای بودی. گفت: از تو یک درخواست دارم؟! گفت: بفرمائید من در خدمت شما هستم هرکاری داری انجام میدهم. مرد همسایه رفت و دو کفن آورد و گفت: هر کدام را دوست داری و بهتر است برای خودت بردار. تا مرا در کفن دیگر بپوشانند و چون مرا دفن کردند قبر مرا نشکاف و مرا برهنه نکن. کفن دزد نپذیرفت و گفت این حرفها چیست من خدمت گذار شما هستم. ولی مرد همسایه با اصرار کفن بهتر را به او داد و رفت.

  • خادم الشهداء

با دیدن این تصاویر از راه دور امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) را زیارت کنید.

 تصاویری را که در ادامه می بینید توسط احمد عابدینی عکاس خوش ذوق رفسنجانی از باراه ملکوتی امام حسین(ع) 

و حضرت ابوالفضل العباس(ع) در ایام اربعین گرفته شده است:

  • خادم الشهداء

ششم آذرماه سال گذشته بود که شهید «عبدالرشید رشوند» فرمانده گردان امام حسین (ع) شهرستان کرج  در دفاع از حرم حضرت زینب (س) به شهادت رسید.

  • خادم الشهداء

برخی چهره ها و شهدای دفاع مقدس به دلیل داشتن ویژگی های بارز در تاریخ انقلاب اسلامی جاودانه شده اند که بدون شک یکی از این شهدای بزرگ و دلاور، شهید بهروز ترکاشوند است.

  • خادم الشهداء

اکبر را خودم خاکش کردم (گریه می کند). بچه ام را گذاشتم توی قبر، اما جا نشد. (به سینه اش می زند) سه بار قبر را کندند و بزرگ تر کردند تا بچه ام جا شد.

  • خادم الشهداء

یک دفعه سنگینی دستی را روی شانه ام احساس کردم. تنم «گُر» گرفت و موهایم سیخ شد. تفنگ به دست، روی زانو نشسته بودم. سر برگرداندم و نگاهش کردم. هوا تاریک بود و نمی شد قیافه اش را دقیق تشخیص داد. از روی هیکل چاقش فهمیدم که عراقی است.

  • خادم الشهداء
درهمان حال گفتم: "علی دعا یادت نره”. شهید عباسیان که تازه متوجه من شده بود من رو صدا کرد و با چشمانی اشکبار گفت من خودم خیلی به دعا نیاز دارم. علیرضا خودشو غرق گناه می دونست اما همه می دونن شهدا همشون خودشونو گنهکار می دونستن ولی مزد اعمالشون را باشهادت گرفتن.
  • خادم الشهداء

مرحوم حاج محمد محسنی پور پدر شهید والامقام صبح امروز بردستان مردم ولایتمدار دهستان رضوان 

تشیع ودر گلزارشهدای اسماعیل ابادبه خاک سپرده شد..

  • خادم الشهداء
باز شدن راه کربلا با ریختن خون شهیدان میسر شد

به مهران که رسیدیم سازماندهی شدیم، من آرپیجی را برداشتم و احمد قلیچی کمکم شد در رودخانه چنگوله غسل شهادت کرده و تا شروع عملیات چرت کوتاهی زدیم.

  • خادم الشهداء