پایگاه فرهنگی مذهبی شهدای رضوان

زندگی نامه شهدای منطقه نوق رفسنجان

پایگاه فرهنگی مذهبی شهدای رضوان

زندگی نامه شهدای منطقه نوق رفسنجان

مشخصات بلاگ
پایگاه فرهنگی مذهبی شهدای رضوان

(((نثار ترفیع مقام عالی حضرت صادق الائمه صلوات )))

پایگاه فرهنگی مذهبی شهدای رضوان

زندگی نامه شهدای منطقه نوق رفسنجان

شهدای دهستان رضوان

شهدای بخش فردوس

شهدای بخش نوق

آخرین نظرات

از میان شهدای مدافع حرم کارمندانی نیز بودند که فدایی حضرت زینب (س) شدند که یکی از آنها 


شهید فیروز حمیدی زاده متولد 30 مهرماه 1357 بود و سال ١٣٨٣ در سازمان تأمین اجتماعی 


مشغول به همکاری شد. آخرین مسئولیت سازمانی این شهید، کارشناس امور اداری اداره کل 


تأمین اجتماعی خراسان شمالی بود.

 پنج شنبه چهارم شهریور ماه به نام روز کارمند در تقویم جمهوری اسلامی ایران به ثبت رسیده است، از میان شهدای مدافع حرم کارمندانی نیز بودند که فدایی حضرت زینب (س) شدند که یکی از آنها شهید فیروز حمیدی زاده متولد 30 مهرماه 1357 بود و سال ١٣٨٣ در سازمان تأمین اجتماعی مشغول به همکاری شد. آخرین مسئولیت سازمانی این شهید، کارشناس امور اداری اداره کل تأمین اجتماعی خراسان شمالی بود. 


فیروز حمیدی زاده کارمند سازمان تامین اجتماعی خراسان شمالی ، به گفته همسرش از حسن خلق بالایی در محیط کار برخوردار بود به نحوی که پس از شهادتش در دفاع از حرم اهل بیت(ع)، ارباب رجوع های بسیاری در مراسم تشییع پیکرش اشک می ریختند و در میان همکاران نیز زبانزد بود.

 

شهید فیروز حمیدی زاده کارمند سازمان تامین اجتماعی خراسان شمالی در وصیت نامه خود بخشی را خطاب به همکاران خود اختصاص داده که به شرح ذیل است : 

باسلام خدمت دوستان و عزیزان بزرگوارم
اکنون که قرعه برای خدمت مقدس در سنگر دفاع از حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) برای اینجانب فراهم گردیده است، فرصت را مغتنم شمرده و به پاس همکاری ، لطف و همدلی کلیه همکاران قدیمی و دوستان عزیزی که از آشنایی با آنان به خود می بالم و همواره یاریگر اینجانب بوده اند سپاسگزاری می نمایم.
با اذعان به این حقیقت که، آنچه محقق شده، لطف پروردگار و آنچه مانده، بضاعت ناچیز این بنده بوده است، کلیه دوستان و همکاران صمیمی ام را ، به خدا می سپارم و صمیمانه درخواست دارم قصور و کاستی هایم را با دیده رحمت ، بر من ببخشایند.

 

در سایه عنایات امام عصر (عج)، برای همگی آرزوی توفیق و سربلندی از درگاه ایزد منان را دارم .

به امید دیدارتان

التماس دعا. حقیر فیروز حمیدی زاده

سوسن رمضانی همسر شهید کارمند حمیدی زاده با بیان این که همسرم اعتقادات و باورهای خاصی نسبت به ائمه و شهدا داشت گفت: او عاشق شهید آوینی بود و چندین بار به او گفتم که به او شباهت داری ولی به من گفت من کجا و او کجا. فیروز بسیار عشق به شهادت داشت.

 

وی با اشاره به این که شهید حمیدی زاده در گذشته کارمند نیروی انتظامی مشهد بود تصریح کرد: پس از مدتی او به خاطر شرایط زندگی به تامین اجتماعی بجنورد منتقل شد ، همکارانش بسیار از او تعریف می کردند ،در محیط کار هر کاری به او محول می شد انجام می داد به عنوان مثال روزی کولر در ساختمان خراب شده بود، فیروز هیچ سررشته ای از تعمیرات نداشت ولی به دلیل درخواست همکارانش دستی بر قطعات کولر کشید و به یک باره کولر به راه افتاد ، از نظر اخلاقی در اداره زبانزد بود به نحوی که ارباب رجوع های او در سازمان در مراسم تشییع پیکرش بسیار گریه می کردند.

 

همسر شهید مدافع حرم در خصوص چگونگی اعزام همسرش به سوریه خاطرنشان کرد : روزی مهمانی دوستانه ای داشتیم ، همسر یکی ا ز دوستانم گفت که همسرش برای جنگ به سوریه می رود، بعدا زمانی که به فیروز این مسئله را گفتم ناراحت شد که چرا به او نگفتند و از آن پس به دنبال کارهای اعزام رفت و با توجه به این که از مرخصی های خود نیز استفاده نکرده بود از اداره به مدت طولانی مرخصی گرفت و مسئولش به او گفت که برو از خانومت هم اجازه بگیر.

 

وی افزود: من ابتدا مخالف رفتن او به سوریه بودم و می گفتم که من با زندگی و بچه ها چه کنم ولی او به من گفت شما که این همه مخالفت می کنی به چه دلیل در مراسم عزاداری حضرت زینب (س) حاضر می شوی و به سر و سینه می زنی بعدها چطور میخواهی به چشمان حضرت زینب (س) نگاه کنی ؟ به عقیده من که شهدای مدافع حرم طلبیده شده بودند. 

 

رمضانی همسر شهید مدافع حرم با اشاره به شهادت همسرش در عملیات آزادی نوبل و زهرا گفت: کل حضور همسرم در سوریه تا شهادت 25 روز بود، یکی از دوستان همسرم تعریف می کند که پس از آزاد سازی نوبل و زهرا در سوریه از کوهی عبور کردیم یکی از دوستان به من گفت که آن دوستتان تیر خورده ولی ماتصور می کردیم فیروز طبق معمول شوخی می کند و به او گفتیم چرا خودت را انداختی بلند شو ولی او دستان خونی اش را از پهلو به ما نشان داد و گفت که تازه متوجه شدم که حضرت زهرا (س) با پهلوش شکسته چه کشیده و سپس شهادتین را گفت و با لبخند بر لب شهید شد .

  • خادم الشهداء

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی